.comment-link {margin-left:.6em;}

سه شنبه، 27 شهریور 1386

می توانست اینگونه باشد
حتا اگر که گه می شد بعدش
چقدر خوب می بود
بوی بغل تو می بود
و شورت تو آن گوشه
می بود

چهار شنبه، 21 شهریور 1386

خوشگل ِ من
تنها من برای تو خنیا می گرم که تو برای من دور می خندی و دوستم نداری که چانه چانه لبخند خنده دار خودت را برای نهار جوجه ها ببری که بعد از 21 روز آمده اند حماقت را جیک جیک نوک بزنند از من ِ گذشته ی نشسته.

یک روز یکی تنها قورباغه ای که در جهان بود قلیچ زیر پایش ترکاند





فلیچ
قلیچ
قی لیچ
قیلیچ
قلیچ
ق ل ی چ
لیچق

این خیار خوش مزه را میبینی.
یک روز توی کونت فورو می کنمش.
و نباید گریه کنی.
تصورش را بکن جه حالی =))

دلم می خواهد خنده بزنم اما زهر ِ بیشتر را نمی توانم تحمل کنم. پس شرط می کنم حرف نزنم. زیاد حرف نزنم. اگر شد زیادی حرف نزنم. کاش خفه می شدم. نمی تئانم صدایم را تحمل کنم. خفه شو، فتحه، میم.

خدا بزرگه، درس میشه

سه شنبه، 13 شهریور 1386

دیر روانه ی زیر خوابی خود را به خیال تو در گرداب پیچیده دور راه آب حمام کردم
مو های زده شده ی آن پایین هام
دیگر نرویید

ری را! ری را!
آواز های آدمیان را یک سر، من دارم از بر

خیابان ها پر است از باکره و بی پرده
و من چقدر آزادم

به پیروی امر شما، من اینجا نشسته، و به شما فکر نمی کنم.