باستان شناسان روزی در شرشر باران
هزار هزار روز بعد از امروز
جسد مرا به خیال تو مانده از گل و لای بیرون می کشند
و همانطور که باران اشک هاشان را می برد
دستشان را در شرتشان فرو می برند
|
01:40
|
| |
|

باستان شناسان روزی در شرشر باران
هزار هزار روز بعد از امروز
جسد مرا به خیال تو مانده از گل و لای بیرون می کشند
و همانطور که باران اشک هاشان را می برد
دستشان را در شرتشان فرو می برند
|
01:40
|
| |
|
4 Comments:
یخ ها رو اب می کنن
و عشق این واژه غریب را
هرگز نتوان انالیز کرد
By
Maryam, at 3/04/2006 10:32 AM
i like it,, :x
By
Anonymous, at 3/04/2006 7:14 PM
no anonymous please
thanx
By
Armin, at 3/04/2006 9:01 PM
az har kasi harkoja k bashe masturbate kardan bar miad bavar kon..hata zire barun tuye joobaye kesafate khiabun
By
Anonymous, at 3/05/2006 12:06 AM
Post a Comment
<< Home