.comment-link {margin-left:.6em;}


سخن نگو
با من
من نیستم دیگر
من رفتم با گنجشک های سوراخ لوله ی گاز
با من
نگو
من پریدم به مرداب
با قورباغه های روی برگ نیلوفر
من رفته ام با من
از من تا من
من صدای ویولن بودم از اول
وقتی بدیعی می زد
من به ذرات هوا پیوستم
مرا خوب گوش ندادی
تا تکه تکه شدم
محو شدم
هنوز هم صبح ها می شنوم خورم را
دقت کن
میشنوی تو هم

0 Comments:

Post a Comment

<< Home