.comment-link {margin-left:.6em;}

ريغا که بار دگر شام شد
سراپای گيتی سيه فام شد
همه خلق را گاه آرام شد
مگر من که رنج و غمم شد فزون

جهان را نباشد خوشی در مزاج
بجز مرگ نبود غمم را علاج
وليکن در آن گوشه در پای کاج
چکيده است بر زمين سه قطره خون

(سه قطره خون // صادق هدایت)


---------------------------------------------------------------------------


یه چیز جالب: من تو ماه گاو از سال گاو به دنیا اومدم!
حالا فهمیدم که چرا ...

--------------------------------------------------------------------------


ببار ای ابر بهار
با دلم به هوای زلف یار
داد و بیداد از این روزگار
ماهو دادن به شب های تار
بر کوه و دشت و هامون ببار
ای بارون

ببار ای بارون ببار
با دلم گریه کن خون ببار
در شبای تیره چون زلف یار
بهر لیلی چو مجنون ببار
ای بارون

دلا خون شو و خون ببار
بر کوه و دشت و هامون ببار
به سرخی لبای سرخ یار
به یاد عاشقای این دیار
به داغ عاشقای بی مزار
ای بارون

(با توجه به کاست: شب، سکوت، کویر // کیهان کلهر و سیاوش شجریان)

واقعا" چطور یک نفر می تونه چنین موسیقی ای رو خلق کنه؟ کافیه شب، تمام چراغ ها رو خاموش کنی، روی تختت دراز بکشی، و توش تیکه تیکه بشی. کاملا" میتونی فرو رفتن دشنه رو تو چشات احساس کنی. و خون گرمی که ازشون بیرون می زنه. می تونی از سنگینی یک تخته سنگ روی سینت له شی.
....
به مو گویی که سرگردون چرایی؟! ....
می تونی چنان در آتشش بسوجی که ازت رنگ خاکستر هم نمونه
....
گنه خود کرده تاوان از که جوید؟ ....
....

2 Comments:

  • man chera del be to dadam ke delam mishekani ya che kardam ke negah baz be man minakoni??....na?? in tori nist??
    midoonam ke in torie....

    By Anonymous Anonymous, at 7/08/2005 3:52 PM  

  • lotfan bedune esm comment nagozarid khande nashode pak mishavad !!

    By Blogger Armin, at 7/08/2005 6:40 PM  

Post a Comment

<< Home