.comment-link {margin-left:.6em;}


آره
داشتیم چی می گفتیم...
بنیویس
ما رو دیوونه و رسوا کردی
حالیته؟
ما رو آولره ی صحرا کردی
حالیته؟
آخه مام واسه خودمون مقبول آدمی بودیم
دست کم هر چی که بود... آدم بی غمی بودیم
حالیته؟
سرو سامون داشتیم
کس و کاری داشتیم
... هی دیگه، یادش بخیر
...
یاد اون روزا بخیر
چون بازم هر چی که بود
سر و سامونی بود
حالیته؟
اما راسش، چی بگم
تقصیر ما که نبود
هر چی بود زیر سر چشم تو بود
یکاره توی راه ما سبز شدی
ما رو عاشق کردی
ما رو مجنون کردی
ما رو داغون کردی
حالیته؟
آخه آدم چی بگه، قربونتم...
حالا از ما که گدشت
بعد از این اگر شبی، نصفه شبی
به کسونی مث ما قلندر و مست و خراب
تو کوچه بر خوردی
اون چشا رو هم بذار
یا اقلا دیگه این ریختی بهش نیگا نکون
آخه من قربون هیکلت برم
اگه هر نگا بخواد اینجوری آتیش بزنه
پس باس تموم دنیا تا حالا سوخته باشه*

*شهر فصه

0 Comments:

Post a Comment

<< Home