.comment-link {margin-left:.6em;}

من چه می خواهم
از من
چه می خواهید
آری
صدای خفته های تمام
صدای پستان های نادان ِ کوچک ِ زیتونی
صدای موبایل
صدای شما آزار
از
اینکه آرامش

مرا
بر لب هاتان
مرا بر آن ها بفشارید
مرا بر مو هاتان
آویزان کنید
مرا دست ببرید میان ران ها
تان
تا ندانم
در من
چند کون و لب و پستان
چند نگاه
سر می خورد از یقه ای
تا لای همه جا
تان

؟..؟..؟

شما چرا همه گوش
دارید
چرا شما همه چشم
دارید
چرا شما این همه کس شعر بر زبان می آرید
همه؟

4 Comments:

  • سلام آرمين // يادت هست درروز 26/1/85 در ساعت 13.59 دقيقه به من گفتي: تو را رها كنم و در گورم بخوابم.يادت هست آرمين .حالا خوابيدم .اون هم در گورم .. براي خدا حافظي امدم .همين .

    By Anonymous Anonymous, at 7/08/2006 7:23 AM  

  • :(

    By Blogger Maryam, at 7/08/2006 9:54 AM  

  • مجبوریم

    By Blogger 4040e, at 7/08/2006 2:05 PM  

  • دنياست ديگه .نمي شه كاريش كرد.خودتو زرد مي كني .مارا قهوهاي مي كني.مي ريني توي اين جهان چه اشكالي داره همه ميرينند تو هم به رين. مهم نيست با كاسه گشاد يا تنگ .مهم اينه كه ميريني.

    By Anonymous Anonymous, at 7/09/2006 10:10 AM  

Post a Comment

<< Home