گلدان کنار حیاط ریشه اش دارد می خشکد
سوراخ سوراخ سوراخ
مورچه های تو در تو
تاریک و حاره ای
من را به آرواره های دندانه دندانه در من فرو رفته
می کشند
تا به مقتضا تکه تکه کنند
و به مقتضا بخورند
کرم لزج ِ خپل ِ بو گندو و کور ِ صدای من
در بند بند خود می پیچد:
"آهای مورچه ها!
آهسته،
من شاعرم به خدا"
|
14:05
|
| |
|

1 Comments:
:)
By
4040e, at 3/23/2006 3:32 PM
Post a Comment
<< Home