کلاغ ها دوست دارند آوازشان را بلند بلند بخوانند تا همه بتوانند خوب بشنوند. و فرقی نمی کند مخاطب چه جور موجودی باشد. چون کلاغ ها اصلن بخیل نیستند و فروتن هستند.
اما صابون ها و حلبی ها و شیشه رنگی ها را فقط می برند خانه شان نه از روی دندان گردی زیرا کلاغ ها اصلن دندان ندارند. آن ها را می برند که جلای روهشان باشد و زیبایی را درونشان نحادینه کند تا بتوتنند بهتر برای تمام هستی آواز بخوانند.
یعنی برای شان کلن غیر خودشان و چیز هایی که دوست دارند بقیه چیز ها به تخمشان هم نیستند.
پی نوشت : من به شعور هیچ کس توهین نی کنم. ما کلاغ ها کلن این در خونمان است. مثل جد بزرگمان.
|
01:20
|
| |
|

4 Comments:
و گاه این کلاغ ها دختر بچه یتیمی را از تنهایی در می یارن
By
Maryam, at 2/15/2006 9:56 AM
maloom nist che saro sery ba kalagha dary...
rasty manzooret in bood ke man sadist am ya mazokhist
are?
By
Anonymous, at 2/15/2006 12:26 PM
نخیر هم
هیج اینطور نیست ، کلاغ قصه ما اصلا تنها نیست
گذر عمر من وتو رو دیده ، پدر بزرگ را هم
و همیشه قصه برای تعریف کردن به نوه کوچک خود دارد
By
Maryam, at 2/15/2006 3:35 PM
emlat kheili zaeeife pesar!
By
Anonymous, at 2/16/2006 9:12 AM
Post a Comment
<< Home