.comment-link {margin-left:.6em;}


به هیچستان من قناری ها روی شاخه آواز می خوانند ولی شاخه ها درخت ندارند
به هیچستان من همه می زایند اما کسی با کسی نمی خوابد
به هیچستان من کتاب ها هستند ولی بز ها هم نمی خورندشان
به هیچستان من همه هستند لیکن انزوایند
به هیچستان من یک نقطه ی صفر می خواهم مانند ِ...
سر پستان هایت

2 Comments:

  • و در هیچستان او دیگری به نفس خنجر می زد و او عذاب وجدان می گیرد

    sorrowgalaxy

    By Anonymous Anonymous, at 12/20/2005 12:31 PM  

  • کاش آرام در آن هیچستان
    جون همهاهل درآن
    میخفتی
    یک شبی بی سیگار
    حتی تنها
    آرام
    بی غلت و تکاپو و تلاش و دردی

    By Blogger Ehsan, at 1/10/2006 8:03 PM  

Post a Comment

<< Home