.comment-link {margin-left:.6em;}

در کور می نویسم آن که تا کجایش
و با این چگونه سر انجام لاشه
می خزد بر استخوان بندی بعد

روی پیشانی، داغ دل پیچه ی بیداری
در لحظه، دوباره ی خوابی دیگر، باز
چشم بسته قوزیده اند

لب می گزند برای زردی دندان
در چروک پستان رویا که عجوزه ای بی دندان بود
از همان اول ِ مرگ
از همان آخر ِ تا

قورباغه ها
در آبماندهای در تاریکی شب
شب
به قور
قور می کشند

2 Comments:

  • delam kOnseRve ghoOrbaGhe khast :-s :D ;)) ;;)

    By Anonymous Anonymous, at 1/19/2007 12:25 PM  

  • من کاهی خسته تر می شوم
    همین
    شاید لاک پشت ها به خواب رفته اند

    By Blogger Maryam, at 1/22/2007 11:18 AM  

Post a Comment

<< Home