.comment-link {margin-left:.6em;}

شوهر یک شهرآشوبم
شاخه گلی شکسته در گلدان داشتم
که دیگر ندارم
و یک جعبه شکلات گاز زده
که آب شد انداختم دور
هیچ وقت بچه دار نشوید
اسیر کلمه ها خواهید شد:
من نمی خوابم با او با آنکه
زنم اما
هی می زاید
هی
هی هی
و همه شان عر می زنند چند تا چند تا با هم
هی
آخر
خودم را به دیوانگی می زنم
یا دیوانه خواهم شد

5 Comments:

  • َآرمین جان، بدبینی رو کنار بگذار
    ما همگی منتظر بچه آرمین هستیم
    پس دست به کار شو

    By Anonymous Anonymous, at 11/02/2006 7:40 AM  

  • وقتی زنه حواسش نیست
    تو حواستو جمع کن
    مریم

    By Anonymous Anonymous, at 11/02/2006 12:12 PM  

  • be har hal divanegi miad soraghet...farar kon

    By Anonymous Anonymous, at 11/02/2006 12:17 PM  

  • fekre khubie

    By Anonymous Anonymous, at 11/02/2006 12:27 PM  

  • لولیان شوخ شیرین کار شهر آشوب باید بروند خانه های عفاف

    By Anonymous Anonymous, at 11/05/2006 10:22 AM  

Post a Comment

<< Home