.comment-link {margin-left:.6em;}

پرده ی اول

آهان
بعله
(اشک می ریزد)
هوم؟
نه دوباره بگویید
بعله
چشم
خواهش می کنم
به همچنین
(گوشی را می گذارد
اشک هایش را پاک می کند
و از باجه خارج می شود)


پرده ی دوم

(ماشین ها بوق می زند به سرش)
آهای!
هااااای!
چه خوشکلی
(چشمکش لبخند می زند)
ببخشید مادومازل
با شما نبودم
دخترتان.
آی! آی!
چرا می زنی
مگر خوشکل بودن بد است
(حالا لبخندش چشمک می زند)


پرده ی سوم

(خون گوشه ی سرش خشک است
و دارد ویلان نشسته گوشه ی عبور
چیزی زمزمه می کند که من هم نمی شنفم
و خیره به پا ها در خود خشکیده)


بی پرده

(راه می رود فریاد می کند)
کس شعر بندی دو هزار تومن
بدو حراجش کردم
(در چشم یک زن 40 ساله)
خانم شرط می بندم رنگ شورت شما را درست بگویم
درست هزار من
غلط دو هزار شما
باشد؟


پرده ی آخر

(توی خیابانی راه می رود
می نشیند
دراز می کشد
می خوابد
بلند نمی شود
قیافه اش خواب مشکوکی می بیند
تا آخرش چیزی دست تماشاگر را نگیرد)

1 Comments:

Post a Comment

<< Home