.comment-link {margin-left:.6em;}


به درخت های افرا نگاه کن
و سپیدار ها
دستم را مفشار
ببین
که
قطره قطره تمام می شوم
کجایی
زخم کهنه
ی من

دوستش داشتم
از انگشتانم خون می آید
از چشمانم اشک
از بدنم بوران

نایست
این رشته ی طولانی را گره نزن
به برف ها بگو
گلوله ی برفی بود آنجا
در دستم گرفتمش
که آب شد

1 Comments:

Post a Comment

<< Home