شعر
(توی خواب)
غروب که شد
(همان طور که دراز کشیده بودی)
دلم غمگین شد
(و تو از کشتی نظامی پیاده می شدی)
و من شعر می نوشتم برای تو
(اما یادم نیست دیدمت یا نه)
Fuck
|
12:09
|
| |
|

شعر
(توی خواب)
غروب که شد
(همان طور که دراز کشیده بودی)
دلم غمگین شد
(و تو از کشتی نظامی پیاده می شدی)
و من شعر می نوشتم برای تو
(اما یادم نیست دیدمت یا نه)
Fuck
|
12:09
|
| |
|
2 Comments:
!!!!!!!!!!!!!!!!
By
sima, at 6/02/2007 2:46 PM
ajab postayi!
By
sima, at 6/02/2007 2:48 PM
Post a Comment
<< Home