.comment-link {margin-left:.6em;}

دلم می خواست یک قورباغه داشتم که خیلی برایم عزیز بود
آنوقت تو که می آمدی نزدیک مرداب
آنقدر می زدم توی سرش که قور قورش در می آمد
چون قورباغه دوست داری

8 Comments:

Post a Comment

<< Home