.comment-link {margin-left:.6em;}

یکشنبه، 8 مرداد 1385

برای قورباغه هایی که باله می رقصند
و لای انگشت های خشک من جر می خورند
متأسفم
اما
خوب . . .

 13:06 | 7 comments

7 Comments:

  • شاید بشود کاری کرد
    برای کرم هایی که
    طعمه ماهی ها می شوند
    اما ما گاهی
    بدجنس تر از این حرف هاییم

    By Blogger Maryam, at 7/30/2006 1:16 PM  

  • مگه همه حرفها واسه گفتن هستن؟
    یعنی کل حرف تو همین پستان و لب و ایناست؟
    پس همه حرفهات تکراریه
    روزهاست که داری خودتو تکرار می کنی
    اما من این تکرار رو در نوشته هات دوس دارم
    من ترجیح می دم حرفی برای گفتن نداشته باشم
    تا اینکه همش در تکرار دو تا واژه گور به گور شم
    :)
    من ناراحت نمی شم
    می دونی که
    سیب زمینی ام

    By Anonymous Anonymous, at 7/30/2006 1:27 PM  

  • صد البته
    به شرطی که پولش رو داشته باشی

    By Blogger Maryam, at 7/30/2006 2:07 PM  

  • :)
    مگه چشه؟ فقط یه کم طاعون داره
    از کرم داشتن که بهتره
    :))))

    By Anonymous Anonymous, at 7/30/2006 2:24 PM  

  • ahay yeki be man begooyad ma dar koja jer mikhorim laye angoshthaye khoshke che kasi ...........

    By Anonymous Anonymous, at 7/30/2006 3:40 PM  

  • : )

    By Blogger 4040e, at 7/30/2006 3:59 PM  

  • و من متا سف
    برای ان اینه ای که من
    وقتی نگا هش می کنم
    مرگ وجدانمو
    می خندم
    درست عین
    خنده ای که تو متاسفی برای قور با غه....................
    بیا بخندیم که برای هیچ کدام دیگر کاری نمیشود کرد.

    By Anonymous Anonymous, at 7/30/2006 5:53 PM  

Post a Comment

<< Home