.comment-link {margin-left:.6em;}

دوشنبه، 9 آبان 1384


من گوسفند نیستم
که بادبان ها ابر ها را
فوت نمی کنند شمع تولد

دام دام دام دام
دوم دوم دوم دوم
میوه ها را نکنید از شاخه ی من شکست
در بعد زمان می جپانم جسد خون هایت را مکیدم
عمممم...

آه
من را از من
آفتاب را از لاک پشت پیر
قورباغه را از مگس
پیف
پاف

هین
میدانم این دختره دارد می خواند برای
من دارم گرداب می روم در برمودا
سراب سراب
اسکی روی آب

یک چیکه تو
بچکانید روی روغن بمال
بر سینه ام
خس خس می دانی آتش روشن می کردم
می سوختم

نتیجه گیری

0 Comments:

Post a Comment

<< Home