.comment-link {margin-left:.6em;}


مرگ چیز عجیبی است.هیچ وقت این طور بهش فکر نکرده بودم. ما تا چیزی خودمان از نزدیک نبینیم درست بهش فکر نمی کنیم. فقط یک سری مزخرفات شاعرانه و احمقانه که با خودمان خوشمان می کند معمولن. یا بزرگمان می کند میان چند نفر شاعر اسگل تر از خودمان.
بینهایت سخت است خیلی.
خیلی.
خیلی نمی شود فهمیدش. یعنی چقدر، تا کی ؟
آدم می ترسد.

1 Comments:

  • هرگز از مرگ نهراسیده ام
    اگرچه دستانش ازابتذال شکننده تر بود
    هراس من-باری-همه از مردن در سرزمینی
    است
    که مزد گورکن
    از بهای ازادي ادمي
    افزون باشد

    By Anonymous Anonymous, at 10/19/2005 9:38 PM  

Post a Comment

<< Home